20100220

در سیر انباشت خاطرات در طول زمان چرا نوترها جای کهنه ها را نمی گیرند؟
تا کجا ادامه دارد؟

20100208

اگه کفشت زود پاره می شه شاید به دلیل این که زیاد میدوی نباشه!.شاید جنس کفشت خوب نیست

20100201

کاش هنوز دهه ی شصت بود

از سیاست ننویسید میگیرن می برنتون
سایت های فیلتر شده نرین می گیرن می برنتون
ایمیل هایی که می اد رو باز نکنین می گیرن می برنتون
سرتون به کار خودتون باشه می گیرن می برنتون
اعتراض بدون مجوز جرمه نکنید می گیرن می برنتون
بشینید ببینید چی می شه که نگیرن یه وقت نبرنتون
کار نیست رکوده اما نگید که نگیرن نبرنتون
زندگی روز به روز داره سخت تر میشه ولی شاکی نباشین می گیرن می برنتون
این جا واسه امثال شما که می گین زندگی سخته کار نیست هزینه ها زیاده ما جوونیم و از این مزخرفات
جایی نیست یا ادم باشین یا می گیریم می بریمتون
من مردمون دنیا رو می بینم و حسادت می کنم اما کارم رو دوست دارم و وطنم رو
دلم برا ذره ذره ی این خاک که داره حروم میشه میسوزه ولی اگه میگیرن می برنم
چیزی نمی گم و تو خودم میریزم
از خودم و دور و برم دلخور میشم و ناراضی
شایدم مثل همه ی همسالای تمام دوران مدرسه و دانشگاهم رفتم
با یه دنیا حسرت یه دنیا آرزو یه دنیا افسوس
کاش حق ما رو کسی نمی خورد هر روز
کاش کسی بود می فهمید ما ها دلمون تنگه
کاش نسل ها پشت هم با دلتنگی نمی سوختن
کاش هنوز هم با دل خوش سرود بوی گل و سوسن می خوندیم
کاش همه چی کوپنی بود و کاش همون دهه ی شصت بود
اما اقلا از خودمون راضی بودیم