20101223

1454

Austere Fiscal Policy

20101211

1466

امروز هم مثل دیشب بود دیشب هم مثل خیلی روزهای قبل
در چنین شب ها و روزها یی نمی دانم چرا ولی

در روزهایش اگر کارها را بنویسم و به ترتیب اولویت ردیف کنم  که کار هر روزم است
باز هم کار دیگری می کنم
قرار است پروژه ی معلومی را در اولویت اول قرار دهیم اما به هر قیمتی شده هر کاری که شده از هر سطحی می کنم غیر از کار مرتبط با آن پروژه
البته فهمیده ام که در این طور موارد تنهایی خیلی مفید است و سکوت
که تنهایی را الان بدست اوردم که تمام بچه ها خیلی عجیب زود تر از همیشه از دفتر بیرون رفتند
و سکوت را هم کمابیش دارم به لطف این طرح های ترافیکی و آلودگی هوای این روز ها که این اطراف را تقریبا خلوت کرده
آنقدر که اگر یک ماه پیش این پارکینگ طبقاتی مجاور بازاری گرم داشت و هیچ وقت جا نداشت الان معمولا جای خالی دارد.

و اما در شب هایش خواب تمام مسایل کاری، زندگی، خاطرات تلخ و شیرین ، کلمه کلمه ی حرف هایی که روز قبل شنیده ام یا گفته ام جزییات اتصالات یک پروژه ی ساختمانی شماره تلفن ها کارهایی که کردم کارهایی که باید میکردم و نکردم قول هایی که دادم به خودم و عمل نکردم
سفر حضر
تاریک روشن
دور نزدیک
سرد گرم
ورزش خمودگی
کتاب روزنامه سیاست وهمه ی بقیه ی مزخرفات بی اهمیت
را در خواب میبینم شاید هم این دیگر بیداری است که همه ی این ها را در خود دارد
اغراق نمی کنم که خیلی تصمیم ها را هم که خیلی فنی هستند در خواب میگیرم
ذهنم یه روز هایی اصلا در اختیارم نیست و یه شب هایی واقعا نمی خوابم
یه روز هایی و شب هایی هم انگار نه انگار
شاید مریض نباشم چون جاییم درد نمی کنه ولی به احتمال زیاد این همه کار را حریف نیستم
یه چیزی لازم دارم که مثلا کارکردش باشه کند کننده زمان یا کند کننده ی کارکرد ذهن

منشا آلودگی هوا


خوب اگه مال گاز نیست اگه در شهرهایی که تا حالا الوده نبودند هم مشکل داریم اگه جمعه ها هم الوده ایم و اگه شب ها که تردد کمتره الودگی هم کمتره خوب لابد به سوخت جدید ربط داره دیگه چرا لج بازی می کنیم با سرنوشتمون
هوایی که لج باز ها تنفس می کنند هم که همینه
آقایون گورمون رو با هم می کنند
از سر تقصیرات ما زبون بسته ها بگذرین


ظاهرا تا بعد از انقلاب مهدی نیز نهضت ادامه دارد