20100905

در هر حرفه و شغلي كه هستيد نه اجازه دهيد كه به بدبيني هاي بي حاصل آلوده شويد و نه بگذاريد كه بعضي لحظات تاسف بار كه براي هر ملتي پيش مي آيد شما را به ياس و نا اميدي بكشاند.در آرامش حاكم بر آزمايشگاه ها و كتابخانه هايتان زندگي كنيد.نخست از خود بپرسيد: “من براي يادگيري خود چه كرده ام؟”سپس همچنان كه پيش تر مي رويد بپرسيد: “من براي كشورم چه كرده ام؟”و اين پرسش را آنقدر ادامه دهيد تا به اين احساس شادي بخش و هيجان انگيز برسيد كه: “شايد سهم كوچكي در پيشرفت و اعتلاي بشريت داشته ايد.”اما صرفه نظر از هر پاداشي كه زندگي به تلاش هايمان بدهد يا ندهد، آنگاه كه لحظه مرگ فرا مي رسد هر كدام از ما بايد اين حق را داشته باشيم كه با صداي بلند بگوييم: من آنچه در توان داشته ام انجام داده ام
این بخش از وصیت نامه ی لویی پاستور را چند سال پیش هم یک بار پست کردم.امروز که بهانه ای دوباره یافتم تا از فعل "روشنفکر نمایی "پرهیز کنم این متن را دوباره نگاه کردم.میتواند برای همیشه حداقل برای درونگرای گوشه نشینی مثل من چراغ راه باشد

No comments:

Post a Comment