این درسته که تصمیم های اساسی سریع عملی نمی شن
اما من یک سالی هست که هر صبح و شب فکرم اینه که در کوتاه مدت کارهای جاری را زودتر تمام کنم، دور و برم و خلوت کنم
و با ملاحظه ی بیشتری کار کنم بیشتر بچرخم راکت تنیسم رو از کاورش بیرون بکشم سفر برم و معاشرت کنم
ظاهرا باید بشه گو اینکه خوب کار ها را اگر انجام بدی انجام میشن دیگه
من کارم رو انجام میدم اما این ظاهرا با به انجام رسیدن کارها کمی فرق داره
یه سری از پروژه ها خودشون راه خودشون رو میرن انگار و اصلا افسار گسیختگی ماهیتشون شده
فاجعه اینه که چند طرح پیشنهادی برای چند کار داده بودم که مطمین بودم عملی نمیشن حالا حالاها، که همشون این هفته سر و کلشون پیدا شد
من تازه داشتم از تراکم امور می کاستم پس چرا این طوری شد
نکنه تا روز اخر که میبرنم بالای دست اوضاع بخواد این جوری باشه
برنامه این نبود
No comments:
Post a Comment